- دل آرامی
- تسلی، تسلیت
معنی دل آرامی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آرامش بخشنده دل آنکه موجب آرامش خاطر باشد 0، معشوقه زیبا دلبر
آندانت
رنجیدگی آزردگی، بی میلی عدم رغبت
آزرده خاطر کردن، ستمگری بیرحمی
هنر ترکیب و تنظیم گل و متفرعات آن از قبیل برگ و شاخه در گلدان بکومک عناصر و عواملی از قبیل سنگ ریزه و کنده درخت و امثال آن بنحو متناسب. توضیح در گل آرایی مانند همه هنر های تزیینی انتخاب نوع و شکل و رنگ عوامل ترکیب کننده مورد نظر است و هماهنگی این همه با جای قرار دادن گلدان میزان آفرینش هنری گل آرا را نشان میدهد. هنر گل آرایی ریشه ای قدیمی دارد و مخصوصا ژاپنیها بیش از دیگران در این زمینه کار کرده اند و سابقه آن در ژاپن به هزار و دویست سال میرسد. عقیده محققان بر این است که استفاده از گل برای تزیین خانه و آراستن آن جهت هدیه به عزیزان همراه مذهب بودا از چین و هند بر ژاپن رسیده است. در این دو کشور از دیر باز معمول بوده که گل را بعنوان تقدیس بودا نثار کنند. این رسم هنوز هم در کشور هند مرسوم است و طریقه آن چنین است که هندوان انواع گلها خاصه نوعی را که ما گل جعفری مینامیم از ساقه جدا میکنند و به نخ میکشند و آنگاه بر پیکره بودامی افشانند. اما این طرز چیدن گل مقبول طبع ژاپنیها نبوده است لذا راهبان ژاپنی کوشش کرده اند که طریقه ای بهتر ابداع کنند تا هم زیباتر باشد و هم دوام گل را بیشتر سازد. از این رو گل را با ساقه های بلند میچیدند و در گلدان میگذاشتند. کم کم در آراستن گلها و دسته کردن و قرار دادن آنها در گلدان تحولی پدید آمد و طریقه ای خاص ابداع شد و این طریقه بنیان هنر گل آرایی است. قدیمی ترین مکتب این هنر در ژاپن معبد اونونو ایموکو است که در شهر کیوتو قرار دارد. این هنر قرنها در انحصار درباریان و اشراف بود تا در پایان قرن نهم م. در میان مردم اشاعه یافت و امروز بپایه ای رسیده است که میلیونها تن از جوانان ژاپنی که اغلب آنان از میان دختران برخاسته اند بفرا گرفتن این هنر اشتغال دارند. فرا گرفتن هنر گل آرایی بنحو کامل و جامع مستلزم سالها صرف وقت است اما اصول کلی آنرا میتوان در پانزده جلسه آموخت. گل آرایی را به ژاپنی ایکه بانا میگویند. این هنر اکنون جنبه جهانی دارد و در این باره بزبانهای انگلیسی و فرانسوی و غیره کتابهای متعددی نوشته شده است
هنر ترکیب و تنظیم گل و متفرعات آن از قبیل برگ و شاخه در گلدان به کمک عناصر و عواملی از قبیل سنگ ریزه و کنده درخت و امثال آن به نحو متناسب
آزردگی، رنجیدگی
Gently, Lightly, Slowly, Smoothly
Floridity
floridez
мягко , легко , медленно , плавно
sanft, leicht, langsam
Floridität
kwiatowość
м'яко , легко , повільно , плавно
цветочность
delikatnie, lekko, powoli, gładko
квітковість
温柔地 , 轻轻地 , 缓慢地 , 平滑地
suavemente, levemente, lentamente
dolcemente, leggermente, lentamente
floridez
floridité
suavemente, ligeramente, lentamente
doucement, légèrement, lentement
fioritura
zacht, licht, langzaam, soepel
bloeiigheid
อย่างนุ่มนวล , อย่างเบา , ช้า , อย่างราบรื่น
dengan lembut, dengan ringan, perlahan, dengan mulus
keindahan bunga
بطريقةٍ صحّيّةٍ , تكثيريٌّ , هاتفيًّا , بطريقةٍ تلغرافيّةٍ